به گزارش تحریریه، تارنمای «گلوبال ریسرچ» در گزارشی نوشت، برای مقابله با طرح «ابتکار کمربند و جاده»(BRI) چین و همچنین روابط رو به رشد روسیه با اروپای غربی، ایالات متحده یک راه حل زیرساختی جایگزین پیشنهاد داده است که اگر انجام شود، پس از اتمام طرح واشنگتن، لندن و بروکسل می توانند امیدوار باشند که روسیه بیشتر مهار و دست چین از بازارهای اروپا قطع شود.
این طرح که «ابتکار سه دریا» نامیده می شود، در سرمقاله ای با عنوان «چگونه اروپا میتواند چین و روسیه را به عقب براند» در بلومبرگ به این ترتیب شرح داده شده است:
… تلاش مشترک ۱۲ عضو شرقی اتحادیه اروپا برای به روز رسانی پیوندهای فیزیکی و دیجیتال بین دریای بالتیک، آدریاتیک و دریای سیاه.
این سرمقاله ادعا می کند که ابتکار عمل فوق تنها راه مقابله با قلدری روسیه و دخالت چینی ها است.
اما دقت بیشتر حتی در نقاط قوت و جذابیت مطرح شده توسط «آندریاس کلوت» نویسنده این مقاله آن را مانند تلاشی کاملا آشکار برای زورگویی و دخالت در اروپا و به قیمت از دست رفتن فرصت های بزرگی که تجارت و روابط با روسیه و چین به وجود می آورد، نشان می دهد.
زیرساخت پیشنهاد شده در این سرمقاله جالب است:
برای مثال، پروژهها شامل یک بندر در کرواسی هستند که میتواند از کشتیهایی که گاز طبیعی مایع را به عنوان مثال از آمریکا حمل میکنند و خطوط لوله ای که این گاز را به کشورهای شریک خواهند فرستاد استقبال کنند. لهستان نیز در حال حاضر یک پایانه گاز ال.ان.جی دارد.
اروپا در حال حاضر به هیدروکربن هایی همچون انرژی روسیه دسترسی دارد. هیدروکربن هایی که از طریق خطوط لوله های موجود از ایالات متحده به منطقه منتقل شده و بسیار ارزان از انرژی است که از طریق حمل با کشتی از آن طرف اقیانوس اطلس حمل می شود.
درج مثال فوق ماهیت واقعی این استدلال را نشان می دهد و دست کلوت را رو می کند چرا که این پیشنهادات با هدف توقف قلدری روسیه نیست بلکه تلاش برای تحمیل زورگویی بسیار واقعی آمریکایی ها است.
به عبارت دیگر، زیرساخت های گران قیمت به طور خاص برای واردات انرژی ساخته می شود که هزینه بیشتری داشته و از نظر سیاسی علاوه بر بهره مندی از انرژی روسیه، هدف این زیرساخت ها ایجاد پیوندهای بسیار بیشتر از نظر سیاسی بین کشورها است. از بین بردن این زیرساخت ها به منزله قطع روابط با مسکو و پکن است.
سیاست خارجی ایالات متحده با حفظ اولویت این کشور در عرصه جهانی پیش بینی شده و می شود. هر ملتی در هر کجای کره زمین که توانایی واشنگتن در صحنه جهانی را به چالش بکشد، دشمن شناخته شده و بنابراین با ترکیبی از زورگویی های سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی هدف قرار می گیرد. روسیه و چین دو کشوری هستند که ده ها سال است خود را در این لیست می بینند.
ظهور مجدد روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی و ظهور چین هم در منطقه در آسیا و هم در سطح جهانی به روشنی بدترین انگیزههای واشنگتن را مهار کردند.
در حالی که واشنگتن روسیه و چین را تهدیدهای برای صلح و ثبات جهانی توصیف می کند، این دخالت روسیه در سوریه بود که مانع از آن شد این ملت به سرنوشتی مشابه لیبی یا عراق به دلیل مداخلات آمریکا گرفتار شود. این افزایش فزاینده چین است که گزینه های مناسبی را برای ملت های سراسر آسیا ایجاد کرده است که اکنون می توانند از زیر سایه سیاست هند - اقیانوسیه که به طور آشکار به عنوان بخشی از سیاست خارجی ایالات متحده استفاده می شود، خارج شوند.
مفاهیم «زورگویی روس ها» و «دخالت چینی ها» پیش بینی های ژئوپلیتیکی است که توسط سیاست گذاران غربی انجام می شود تا توجیهی برای یک مبارزه ادامهدار از اجباری باشد.
پایان/
نظر شما